تقدیم به همه زنان اسیر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی(اردوگاه اشرف)
چهره وراز...
نامت را نمی دانم
نشانت رانیز
هرکه هستی غریبه نیستی
نشان رافت وعطوفت مهررا درنی نی چشمانت می توان خواند
چشمانی که به عمق دریا غم آلوداند
تو درکجایی؟ درکدام کهکشان ناشناس سیر می کنی
که اینگونه با گل وآفتاب ونور وآئینه بیگانه می نمایی
کدامین صیادشوروعاطفه وعشق چنین چشم بند سیاه برچشمانت افکند
که جهان را همان چهاردیواری بسته اشرف می پنداری؟
نازنینم.......دخترم.....همخونم...هم میهنم
ای که همه اندوه جهان درچشمانت تلنباراست
دنیا چنین نخواهد ماند و تو ازبند دیوان رها خواهی شد
ودنیا را آنگونه که هست و نه آنگونه که شیادن افاده می کنند خواهی دید.